با وجود اینکه معاونت زنان ریاست‌جمهوری کشور یک نهاد سیاستگذار است و بازوی اجرایی مشخصی دراختیار ندارد و یک دستگاه اجرایی محسوب نمی‌شود اما همین سیاستگذاری و جهتگیری مرکز امور زنان می‌تواند در جامعه تاثیرات مفیدی بر جای بگذارد. شاید امکاناتی که دراختیار داریم به‌گونه‌ای که مطلوب ماست، نباشد اما نقشی که درجهت رفع خشونت علیه زنان ایفا می‌کنیم، بسیار تاثیرگذار و مهم است. خشونت شاید از نظر فکری در نظر برخی ما امری عادی تلقی شود و مصادیقی نیز سراغ داریم که به‌صورت عادی در فرهنگ ما وجود دارد. امر محرومیت زنان از برخی مناصب کلیدی خشونتی است که بر زنان روا داشته می‌شود. از نهادهایی که به وسیله زنان اداره می‌شود این انتظار وجود دارد که پیگیری این مسائل را در نظر داشته باشند و زنان نماینده در مجلس به‌عنوان مثال نمایندگان مجلس باید خود را دخیل در این زمینه بدانند چراکه آنها چه بخواهند و چه نخواهند زن هستند و باید برای رسیدن وضعیت زنان به موقعیت مطلوب تلاش کنند و اگرچه نمایندگان هر استان می‌گویند که وکیل مردم در منطقه خود هستند اما زنان مجلس باید بدانند که علاوه بر نمایندگی مردم استان خود نماینده کل جامعه زنان هستند. همچنین نهادهای دولتی که با امکانات بیت‌المال برای زنان فعالیت می‌کنند باید برنامه‌های مشخص برای رسیدن به اهداف زنان را برآورده کنند و همچنین نهادها، رسانه‌ها و حتی نهادهای مدنی باید در این زمینه بیش از پیش فعال باشند. در این میان مرکز امور زنان نقش کلیدی و فعالی دارد. این مرکز باید برنامه‌ای راهبردی با حداقل ترسیم اهداف و برنامه‌های راهبردی ارائه کند که افق‌های پیش رو را به صورت همه‌جانبه روشن کند. متاسفانه بخشی از خشونت از درون سیستم‌ها اعمال می‌شود و باید در این زمینه بخش‌های حقوقی فعال شود. در برخی بخش‌ها ازجمله آموزش، فرهنگ و اقتصاد خلأهای قانونی داریم که باید با ورود بخش حقوقی به‌تدریج رفع شود. آنچه ما از نهاد متولی امور زنان انتظار داریم برنامه راهبردی است که راهکار ارائه دهد و ابزارها و نیروهای لازم را در بدنه اجرا برای تحقق اهداف به کار بگیرد. به‌طور قطع مرکز امور زنان با مشکلاتی روبه‌روست که باید به اطلاع مردم برسد. مشکلاتی در بخش‌های فرهنگی، آموزشی، اجتماعی، خانواده، حقوقی، اقتصادی و بین‌الملل باید اعلام شود و لازم است به مردم اطلاع داده شود که چقدر از برنامه‌ها اجرا شده و چقدر به‌دلیل مشکلات پیش نرفته است. اگر در این مسیر حرکت نکنیم حتی یک ساعت هم برای مرکز امور زنان ضرر است و فرصت‌ها برای زنان از دست می‌رود. خوشبختانه کسی که در راس مرکز امور زنان است از اعضای ائتلاف اسلامی زنان تعیین شده که در بسیاری از مباحث فکری پیش از این در ائتلاف حضور داشته‌اند و این فرصت به وجود آمده که تفکرات ائتلاف اسلامی زنان بدون درنظر گرفتن اینکه دولت از چه جناحی است پیگیری شود. درست است که گفتن و صحبت کردن، بیانیه دادن، نامه صادرکردن و اعتراض‌کردن به صورت رسمی برای رفع خشونت از زنان مفید است اما کافی نیست چراکه آنچه جامعه از آن بهره می‌برد کار عملی و اجرایی است. حتی یک عمل و طرح انجام شده به‌صورت عملی بهتر از صدها حرف و بیانیه است که درجهت رفع خشونت صادر می‌شود و جامعه باید در این سیر بماند. هم‌اکنون هم در خانواده‌های بیش از 30 تا 50 سال عمر و هم خانواده‌هایی با عمر کمتر از 10 سال مشکلاتی در زمینه خشونت نسبت به زن وجود دارد که در مواردی مصداق پیدا می‌کنند. بنابراین ضروری است که طرح‌های ملی از نهادهای بالایی جامعه به جریان بیفتد. امیدوارم سال دیگر در همین مناسبت در 5 آذرماه، طرح‌های ملی گسترده‌ای را شاهد باشیم که در جامعه درحال اجراست و نسبت به خشونت‌هایی که در جامعه وجود دارد شاخص‌هایی ارائه شود که از بهبود وضعیت خبر دهد. حضور صرفا زنان در این زمینه آنها را آسیب‌پذیر می‌کند بنابراین امیدواریم تا سال آینده سیستم‌های تصمیم‌ساز در اینباره اقدامات عملی و موثری را اجرایی کنند.